Sunday, July 24, 2011

به میم ابری ام


میم را می‌‌بینم
پست‌هایش را می‌خوانم
دلم می‌خواهد بگویم کنارش هستم
فاصله‌ها را چه کنم
ولی‌ خودش می‌‌دند دلم تنگشم
دخترک کوچکم خیلی‌ بزرگ است
برای فقط ۲۰ سال زندگی‌ زیادی بزرگ است
پیش گاهی خودم را کوچک حس می‌کنم!!!
بگویم نگرانش هستم، با آن لبخند مخصوصش و آن خوبم گفتنش در این جور مواقع می‌‌خواهد آرامم کند.
ولی‌ می‌‌دانم که...
...
آخ! فاصلهها چه‌ها که نمی کند. 



پ. ن.: هر جمله را در خط جداگانه می نویسم چون از این جمله تا جمله بعدی کلی‌ حرف ناگفته و فروخورده هست.(در اینجا ناگفته با فرو خورده فرق دارد)

No comments:

Post a Comment