و من هر روز و هر شب دارم
هنوز ها.... ای کاش ها...آرزو ها...
امید ها و نا امیدیهایم را دوره می کنم!ه
پ.ن: شبح عزیز دلم تنگ شده است برای بودن با تو... حرف بزنیم...دیوانه شویم.. و خوش باشیم... دلم برای خنده های از ته دلت تنگ شده... دلم برای گاه گاه بی خیالی هایمان تنگ شده...ه
پ.ن2: تیتر قسمتی از شعر علی صالحی.(آقاشون :دی)ه
اینجا هم تکرار میکنم:
ReplyDeleteدویدنِ بیپایانِ یکی نقطه بر قوسِ دایره... تا کی؟
باز باید بیدار شوم، بشنوم، ببینم، باور کنم.
باز باید برای ادامهی بیدلیلِ دانایی، تمرینِ استعاره کنم.
همه برای رسیدن به همین دایره، از پیِ دایره میدوند.
هی نقطهی مجهول! مرارتِ مسخره! مضمون...ِ بیدلیل! تا کی؟
-اینم از آقامون مسلما-
.
هی دخترجان، این دنیا را شاید ساختهاند برای دیوانگی... زندهباد امید... :) :*