Wednesday, October 10, 2012

آشوب من...

آدمهایی که تو زندگیت می یان...باهات زندگی می کنن...چه یه اتاق باشین...چه یه کشور باشین...چه 3000 کیلومتر از هم دور باشین...اون تاثیر....اون بودنشون....اون موندنشون...می تونه زندگین رو زیر و رو کنه...طرز فکرت رو عوض کنه... نگاهتو به دنیا عوض کنه..کمی خوشبین تر...کمی امیدوار تر... بودن آدم هایی تو زندگی آدم که هر صبح با بودن اون ها این که یه جایی اون ور ترا هستن...هواتو دارن...صبح ها بهم انرژی می دن... کوتاه نمی یان...پای رفاقت می مونن...پای دوستی می مونن...می شن آدم زندگیت...میشن مردیت آدم یا کریستنای آدم*...وقتی هم لازم داری می شن پایه ی شیطنت هات...می شن پایه ی خرابکاری هات... 
همیشه هستن...می مونن...کوتاه نمی یان... هنگامه یکی از این آدم هاست! آدم منه.... نصف نفس...رفیقی که می تونه با بودنش با کاراش نفس آدمو بند بیاره...با مهربونیاش...با امید دادناش... حتی وقتی ناراحته با درددل هاش... بازم نفسمو بند می یاره...
خوبه که هستی...
تولدت مبارک!
یه روز خوب می یاد...

*آقامون گریز آناتومی!

No comments:

Post a Comment