محرک ها شاید همان همیشگی ها باشند ولی دلیل نمی شود واکنش یکسانی و شرطی از خود نشان دهیم... جبرگرایی از هر نوعی که می خواهد باشد، را باور ندارم...آزادی انتخاب... خودم تصمیم می گیرم و انتخاب می کنم...هر اشتباهی هم کردم مسئولش خودم بودم و بس.ه
ترس ها و هر چیزی که مرا خشمگین می تواند بکند را می خواهم از بین ببرم... ترسیدن را دوست ندارم... دوست ندارم از دست کسی یا چیزی خشمگین شوم...ه
می دانم سخت است مثل خوردن شربت های ضد سرفه ی گیاهی دوران کودکی... می دانم که خیلی از شماها می پندارید که همه شعار است ولی می دانم که امکان پذیر است چون برخی تغییرات را دارم به تدریج در خود حس می کنم!ه
من تغییر می کنم پس هستم!ه
پ.ن: از اینکه وابسته به شرایط باشم بدم می آید و باید از بین ببرمش!ه
پ.ن. گودری: یکی در گودر گفته بود که اتفاقات از آدمها قویترند... و دوستی بر این آیتم نوت زده بود باور کن اما گاهی، فقط گاهی، ممکن است آدمی پیدا شود که از اتفاق قویتر باشد... این جمله را تا حدودی باور دارم ولی به نظرم همه آدمها می توانند از اتفاق ها قویتر باشند!ه